آنچه درباره ماکس وبر ودیدگاهش بایدبدانیم
 
بهسازی منابع انسانی
دانش افزایی برای دانش پذیران
 
 

زندگینامه

کارل ماکسیمیلیان امیل وبر(ماکس وبر) Karl Emil Maximilian "Max" Weber در 21 آوریل 1864 در شهر Erfurt آلمان به‌دنیا آمد.[1] او بزرگترین فرزند یک خانواده­ بورژوای پروتستان بود. پدرش یکی از مهم‌ترین اعضای حزب لیبرال ناسیونال و مادرش زنی با فرهنگ و بشدت نگران مسائل مذهبی و اجتماعی بود.
اشتغال ماکس وبر پدر،  به امور سیاسی، خانواده را هم غرق در امور سیاسی کرد، اما وبر از طرفی به شدت تحت تأثیر مشرب فکری مادرش نیز قرار می گرفت ، به هر حال وبر جوان به حرفه پدری روی آورد و رشته حقوق را به‌عنوان رشته اصلی­ برگزید.[2] .
  او در کنار تحصیل رشته حقوق به نوشتن مقاله درباره اقتصاد و تاریخ قرون وسطی و دین‌شناسی پرداخت. همچنین به صورت متناوب در ارتش آلمان در استراسبورگ خدمت می‌کرد.

وبر پس از خدمت سربازی، در سال 1884 برای تحصیل در دانشگاه برلین، به خانه پدری‌اش باز گشت. وی در سال‌های اقامت در برلین، بسیار پرکار بود. پایان‌نامه دکترای وبر با درجه عالی پذیرفته شد و به‌دنبال آن، در سال 1891، اثر مهمش درباره "تاریخ ارضی رم" معادل رساله فوق‌دکترا شناخته شد.

وبر در 1893 ازدواج کرد و به استادی کرسی اقتصاد دانشگاه فرایبورگ منصوب شد. آوازه وبر باعث شد که در سال 1896، به استادی کرسی اقتصاد در دانشگاه Heidelberg منصوب شود و دیری نگذشت که وبر جوان، شمع محفل شبکه وسیع روشنفکران و همفکرانش گشت.[3]

وبر گذشته از علایق پژوهشی، علایق سیاسی‌اش را نیز دنبال می‌کرد و در محافل سیاسی سوسیال‌مسیحی(chritian socisalism)، نقش فعالی داشت و یادداشت‌ها و مقالات گوناگونی را درباره مسائل روز منتشر می‌نمود. او می‌کوشید تا در هر دو عرصه علمی و سیاسی شرکت فعالانه و خلاقانه‌ای داشته باشد .

دیری نگذشت که وبر پس از مشاجره با پدرش از نظر روانی یکسره فرو ریخت و تا پنج‌سال بعد بهبود نیافت. بالاخره بعد از شش و نیم سال دوری و عزلت اجباری، در 1904، برای سخنرانی به انجمن هنرها و علوم در سنت لوییس آمریکا دعوت شد و سه ماه در آنجا ماند.

وبر پس از بازگشت به هایدلبرگ، توانایی کامل خویش را در نوشتن آثار تحقیقی بازیافت؛ ولی تنها در چند سال پایانی عمرش توانست به کار تدریس برگردد. در این زمان، بازده فکری وبر دوباره شگفت‌افزا شده بود. نوشته‌های روش‌شناختی) متدولوژی) او که مهم‌ترین مباحث آن تحت عنوان "ماکس وبر و روش‌شناسی علوم اجتماعی" به انگلیسی برگردانده شده است، به همین سال‌ها باز می‌گردد.

وبر در سال‌های آخر عمرش 1920-1918، به‌گونه بی‌سابقه‌ای به فعالیت سیاسی روی آورد تا اینکه سرانجام در چهارم ژوئن 1920 بر اثر سل درگذشت.[4]

 

 

زمینه فکری[5]

وبر در کودکی و نوجوانی‌اش، اغلب روشنفکران و مردان سیاست مهم زمانه‌اش مانند «دیتلهی»، «مومسن»، «زیبل»، «ترایچکه» و «کاب» را در پذیرایی‌های پدر و مادرش ملاقات می‌کرد. وی که از بنیانگذاران جامعه‌شناسی جدید محسوب می‌شود، مفاهیمی مانند، تفهم، تفرد پدیده‌های جامعه‌شناختی و تاریخی و فراغت از ارزش را وارد علم جامعه‌شناسی کرد. روش‌شناسی او از نوع تفهمی و خردگراست

اندیشه وبر به‌میزان زیادی از سنت‌های فلسفی و تاریخی آلمان متأثر است. او هم به تعالیم کانت وفادار است، هم از فلاسفه تاریخ آلمان تأثیر گرفته است.

در میان معاصران وبر، سه شخصیت عمده بر تفکر او تأثیر گذاشته بودند: ویلهم ویندلباند (Wilhelm Windleband: 1848-1915) و هاینریش ریکرت (Heinrich Rickret: 1893-1936)، فیلسوفانی که نمایندگان اصلی مکتب فلسفی ماربورگ یا مکتب نوکانتی جنوب غربی آلمان بودند و فیلسوف و مورخ فرهنگی، ویلهلم دیلتای (Wilhelm Dilthey: 1833-1911) که در دانشگاه برلین تدریس می‌کرد.

. وبر به‌شدت تحت تأثیر این ایده دیلتای است که علوم انسانی چون به کنش‌های معنادار انسان‌ها می‌پردازد و برخلاف پدیده‌های مادی، نمی‌توان آن‌را با مشاهده، آزمایش و فرموله‌کردن شناخت، بنابراین علوم انسانی از اساس با علوم طبیعی متفاوت خواهد بود.

در میان جامعه‌شناسان دیگر معاصر وبر، زیمل (George Zimmel: 1858-1918) و تونیس (Ferdinand Tonnise: 1855-1936 ) بیشتر از همه بر او تأثیر گذاشته بودند.

نیچه (Friedrich Wilhelm Nietzsche: 1844-1900) و مارکس (Karl Heinrich Marx: 1818-1883) نیز پیوسته ذهن وبر را تحت تأثیر داشتند؛ نفوذ این دو نویسنده به‌ویژه در جامعه‌شناسی، افکار و علایق وبر به‌روشنی نمایان است.

از نظر علائق اصلی وبر، تاریخ نگاران اقتصادی و اقتصاددانان تاریخگرایی چون ویلهلم روشر و کارل کینس و در میان نسل جوانتر ، گوستاد اشمولر، آدولفو واگنر،  تأثیر عمیق بر او گذاشته بودند .

 

 

آثار

از وبر مقالات و رساله‌های فراوانی منتشر شده اما در این بین چهار کتاب اصلی او اهمیت فراوان دارد؛ که در ذیل می‌آید:

1. اخلاق پروتستانی و روح سرمایه‌داری؛این کتاب یکی از مهم‌ترین متن‌های کلاسیک جامعه‌شناسی است و ‌می‌توان گفت هیچ اثر جامعه‌شناختی بیش از این کتاب ردّ و تفسیر نشده و موضوع بحث قرار نگرفته است. هدف او در این کتاب، نشان دادن "پیوند‌های ویژه" موجود میان اخلاق پروتستانی (از سنت کالون) و روحیه سرمایه‌داری است. این اثر در دو قسمت (قسمت اول در سال 1904 و بخش دوم در 1905) در نشریه "آرشیو علوم اجتماعی و سیاست اجتماعی" منتشر شد و بلافاصله بحث‌های زیادی را در محافل آکادمیک برانگیخت. انجمن بین‌المللی جامعه‌شناختی این کتاب را مهم‌ترین اثر قرن بیستم دانسته است.

2. تاریخ کشاورزی روم و معنای آن از نظر حقوق عمومی و خصوصی؛ این کتاب رساله دکتری وبر در دانشگاه برلین بود؛ که به‌عنوان معادل رساله فوق‌دکتری پذیرفته و در سال 1891 منشر شد.

3. جامعه‌شناسی دین؛وبر در طی سال‌های 1915 تا 1917 در سه مقاله، اخلاق اقتصادی مذاهب جهان را واکاوی کرد؛ ابتدا به بررسی هندوایسم و بودیسم پرداخت، سپس به کنفسیوس و تائوایسم و پس از آن اخلاق اقتصادی یهودیت باستان را کنکاش کرد.

4. اقتصاد و جامعه؛ پروسه این کتاب حدود 10 سال (از 1909 تا 1919) طول کشید؛ با این حال ناقص ماند؛ زیرا وبر دیگر در قید حیات نبود. همسر وبر در سال 1922 این کتاب را منتشر کرد.

کتاب­های دیگری که به‌نام وبر منتشر شده­اند؛ مقالات و یا سخنرانی­ها و یا قسمتی از کتاب­های چهارگانه او می­باشند.

 

رهیافت کلی جامعه‌شناسی وبر

 

کارل مانهایم (Karl:1893-1947 Manheim) می‌گوید: کل کار ماکس وبر، بر محور این پرسش دور می‌زند که کدام‌یک از عوامل اجتماعی، معقولیت تمدن غرب را پدید آورده­اند.[6] به‌نظر وبر در جامعه نوین غرب رفتار افراد هر چه بیشتر تحت سلطه معقولیت هدف‌دار در آمده است.

جامعه‌شناسی وبر هم‌زمان هم تاریخی و هم تطبیقی است. جامعه‌شناسی او تحلیلی است از تمدن‌های اصلی جهان و تکامل و تطوّر متفاوت آن‌ها در خلال زمان. وبر جامعه‌شناسی را این‌گونه تعریف می‌کند: «علمی که هدفش فهم تفسیری رفتار اجتماعی برای دستیابی به تبیین علل، مسیر و آثار این رفتار است».[7]

موضع متدولوژی وبر روشن است: وی از "استقلال نسبی حوزه اندیشه‌ها" حمایت می‌کند. [8]

وبر با طرح مفهوم کنش اجتماعی (Social Activate) علاوه‌بر ساخت‌ها و نهادها بر معناسازی عامل انسانی نیز توجه می‌کند.[9]

وبر، جامعه‌شناسی را علم مطالعه رفتار بشری، به‌عنوان رفتاری اجتماعی می‌داند و در مطالعه رفتار بشری بر معنای تجربه‌شده یا حس شخصی تأکید دارد؛ داعیه وی این است که بفهمد چگونه آدمیان توانسته‌اند، با اعتقادهای متفاوت، در جوامع گوناگون زندگی کنند.[10]

 

جامعه‌شناسی دینی

 

وبربا این نظر مارکس، که مذهب بازتاب موقعیت مادی یا علائق ایده‌آلی طبقه خاصی است، مخالف بود و عقیده داشت: حتی زمانی که نفوذ و تأثیر عوامل اقتصادی در حوزه‌های مذهبی آشکار است، همچنان "استقلال بی‌همتای حوزه مذهبی" اصل است. وبر هرگز پدیده‌های مذهبی را به‌عنوان محصولات اقتصادی یا برعکس تبیین نکرد.[11]

به‌نظر وبر، تفاوت‌های چشم‌گیری میان ادیان بزرگ غربی و شرقی است. مذاهب جنوب و شرق آسیا در اصل مذاهب اقشار روشن‌فکری بوده‌اند که هدفشان حل مسائل مربوط به‌معنای جهان در کلیت بوده است و تکنیک‌های رستگاریشان از مذاهب اروپایی کاملا متفاوت بوده است.

وبر در مقالات گردآوری شده درباره جامعه‌شناسی دین، قصد دارد تا از طریق جامعه‌شناسی تطبیقی، به مطالعه روابط بین ادیان بزرگ رستگاری‌بخش جهان (مسیحیت، یهودیت، هندویسم، بودیسم، ادیان چینی و اسلام) و اقتصاد سیاسی جوامع بپردازد.


جامعه‌شناسی سیاسی وبر

غیر از مارکس و فروید، وبر، بیش از هر دانشور دیگری، در مسائل جامعه‌شناسی سیاسی نقش داشته است. اصطلاحاتی نظیر کاریزما، بوروکراسی، عقل‌گرایی، الگوی ناب‌پنداری، نگرش سه‌بعدی به لایه‌بندی اجتماعی و اخلاق پروتستانی و رابطه آن با خیزش سرمایه‌داری، سال‌هاست که سر زبان‌ها افتاده است و همه دانشوران علوم اجتماعی با این قبیل واژگان وبری آشنایی دارند.[12]

طبق آنچه گفته شده مهم‌ترین کمک‌های وبر به سیاست، فعالیت‌های سیاسی او نبوده، بلکه تفکرات او درباره پایه‌های اقتدار سیاسی، رهبری و تصمیم‌گیری، رابطه سیاست با اقتصاد و تقویت اخلاقی عمل سیاسی، بوده است. وبر در پرداختن به این مسائل، نکات بسیاری را درباره امکانات و کاستی‌های بالقوه دموکراسی مطرح کرد. مقاومت او در برابر خوش‌آیند جلوه دادن دموکراسی -مثلا، خودداری از تعریف آن به‌مثابه "بهترین نظام سیاسی ممکن"-، بخشی از تلاش او برای ارزیابی واقع‌گرایانه نقاط قوت و ضعف آن بود.[13]

اقتدار و قدرت

هرشافت (Herrschaft)، اصطلاحی اساسی در جامعه‌شناسی سیاسی وبر است. این اصطلاح معمولا اقتدار یا سلطه ترجمه می‌شود و با اصطلاح اساسی دیگری، یعنی قدرت ارتباط دارد. قدرت به توانایی به انجام رساندن هدف، به‌رغم هرگونه مقاومت، و وادار کردن دیگران به انجام دادن آنچه ما می‌خواهیم اشاره دارد. اقتدار به وضعیتی اشاره دارد که در آن، افراد از نظر عموم مردم دارندگان به حق مشروع قدرت پنداشته می‌شوند. وبر هرشافت را ویژگی اساسی و تغییرناپذیر جهان سیاست می‌دانست. این هم در مورد رژیم‌های دموکراتیک صدق می‌کند و هم رژیم‌های غیردموکراتیک.[14]

 

تقسیم بندی جوامع بر اساس انواع کنش:

ماکس وبر از جمله اندیشمندان جامعه شناسی سیاسی است که  مفهوم قدرت ، اقتدار و مشروعیت را در قالب سه جامعه متفاوت " سنتی" Traditional ، " کاریزما" Charisma، " بوروکراتیک" Bureaucratic  توضیح داده است . وبر در حوزه جامعه به چهار نوع کنش اجتماعی اعتقاد دارد که عبارتند از کنش عقلانی هدفمند، کنش عقلانی مبتنی بر ارزش ، کنش سنتی و عاطفی . ( آرون، 1363: 211-210)

او بر اساس کنش های مذکور ، به تقسیم بندی انواع سه گانه اقتدار ، مشروعیت و قدرت در جوامع می پردازد.
به عقیده وی سیاست رابطه حکم و اطاعت میان بازیگران است و کنش حکم و اطاعت ممکن است کنش عقلانی و هدفمند ، یا عقلانی مبتنی بر ارزش  یا سنتی و یا عاطفی باشد . وقتی حکم بر اساس برخی سنت ها صورت گیرد و اتباع نیز به موجب همان سنت ها از حکومت اطاعت کنند ، در آن صورت نوع اقتدار یا سلطه یا مشروعیت سنتی است . اما وقتی رابطه حکم و اطاعت رابطه ای عاطفی و مبتنی بر ارادت شخصی باشد ، اقتدار و مشروعیت کاریزمایی خواهد بود . نهایتاً وقتی حکم و اطاعت بر اساس قوانین و هنجارهای عینی صورت بگیرد ، چنین سیاست و سلطه ای بوروکراتیک، قانونی و مبتنی بر کنش عقلانی است . ( بشیریه، 1384: 59)

بنابراین وبر انواع اقتدار را براساس منابع و انواع مشروعیّت طبقه‌بندی می‌کند و به سه‌گونه اصلی اقتدار معتقد است که عبارتند از:

1. اقتدار کاریزماتیک؛ افراد دستورهای مافوق را به علت نفوذ شخصیت او که از قدرت، تهوّر و تجربیاتش مایه می‌گیرد، می‌پذیرند؛

2. اقتدار سنتی؛ که ناشی از احترام به عادات، رسوم و سنت‌هاست؛

3. اقتدار عقلانی–قانونی؛ افراد اطاعت می‌کنند زیرا معتقدند شخصی که دستور می‌دهد، بر طبق قوانین و مقررات وضع شده به شیوه عقلانی عمل می‌کند. و چون افراد مشروعیت قوانین را پذیرفته‌اند آن‌را اطاعت می‌کنند. این نوع اقتدار برای نظریه‌های سازمان امروزی از همه مهم‌تر است و اقتداری است که ویژه سازمان‌های بوروکراتیک است.(صبوری کاشانی،1374: 78) از نظر وبر، برجسته‌ترین نمونه سلطه قانونی، بوروکراسی است. (فروند،1368 :246)

بوروکراسیBureaucracy

وبر نخستین اندیشمندی بود که سازمان‌های مدرن بوراکراتیک را تحلیل کردو آن ها را  جزء ضروری جامعه سرمایه داری صنعتی می‌دانست، او معتقد بود بوروکراسی به اندازه ماشین برای اقتصاد مدرن اهمیت دارد؛ زیرا سرمایه‌داری برای موفقیت در بازار، ناچار است بر پایه کارآیی، محاسبه‌پذیری، پیش‌بینی‌پذیری و کنترل، تصمیم‌گیری کند.

البته وبر کارکردهای نامطلوب بوروکراسی را نیز ندیده نگرفته و برای مثال می گوید، مزیت عمده بوروکراسی که  قابلیت آن در ارزیابی نتایج است، این نظام را در برخورد با موارد فردی، کند می‌سازد و  به‌همین دلیل نظام‌های حقوقی عقلایی و بوروکراتیک نتوانسته‌اند ویژگی‌های فردی را در نظر گیرند.

 

پیدایش بوروکراسی

بوروکراسی از دو واژه ی " بورو " و " کراسی" به معنای حاکمیت میز تشکیل شده و یک سیستم عقلانی برای دستیابی به اهداف در جامعه مدرن است که با ویژگی های محکم و سخت خود ، تبدیل به یک قفس آهنین شده و  انسان مدرن را درون خود محبوس می کند.

درون سازمان های بوروکراتیک ،وسیله تبدیل به هدف شده است ؛ به عبارت دیگر قوانین وسیله¬اند تا  سبب تسهیل در روند اجرای کار افراد شوند اما دست و پاگیر بودن قوانین و مقررات در نهایت سلب آزادی می شود..

ویژگی‌های بوروکراسی

1. وجود سلسله مراتب اقتدار؛

2. انتصاب برحسب شایستگی و تخصص؛

3. ضوابط و مقررات مکتوب و از پیش تعیین‌شده؛

4. غیر شخصی بودن (بی‌طرفانه، بدون دخالت احساسات شخصی)؛

5. اجرای وظایف به‌طور مستمر، ثابت و دائمی؛

6. تقسیم کار گسترده؛

7. جدایی اموال سازمان و اموال شخصی؛

8. جدایی محل سکونت و محل کار؛

9. انحصاری نبودن مقامات و پست‌های رسمی؛

10.وجود یک نظام بایگانی منظم؛

11.وجود یک نظام انضباط و نظارت یکنواخت.(صبوری کاشانی،1374: 73)

ماکس وبر بوروکراسی را برای اولین بار تحت عنوان پدیده اجتماعی مطرح کرد بوروکراسی گاهی مثبت نگریسته شده و به عنوان شیوه مدیریت کلاسیک جهان از آن استفاده شده است و گاهی نیز به عنوان فساد اداری تلقی شده است.

«البته وبر مفهوم بوروکراسی را ابداع نکردولی دستاورد وبر آن بود که این مفهوم را از حوزه دولت به سایر قلمروهای سازمان اجتماعی بسط داد و  بوروکراتیزه شدن را به عنوان یک روند غالب در جامعه جدید محسوب کرد ..»(ایروینگ ام ،1373 :58)

.بنا به اعتقاد وبر هر یک  ویژگی های دیوانسالاری یعنی: تقسیم کار و تخصص، جهت گیری غیرشخصی، سلسله مراتب ،مسیر شغلی(کارراهه) و قانون و مقررات عقلانیت و کارآیی سازمان را تقویت می کندو آن را به حداکثر می رساند.(علاقه بند، 1387)

با اجرا شدن و رعایت ویژگی های بوروکراسیِ وبر، قطعاً کارایی سیستم بالا می رود اما در اغلب سازمان های اداری، اقلیت ویژگی ها رعایت می شود که این امر سبب کاهش کارایی سیستم و در نهایت جابجایی اهداف می گردد.

هر چند طبق اعتقاد ماکس وبر قانون و مقررات سازمانی به احتمال زیاد ثبات و هماهنگی عملیات کارکنان را میسر می کند اما امروزهگاهی کارکنان آن چنان اسیر قواعد و مقررات می شوند که فراموش می کنند قواعد و مقررات وسایل تحقق هدف هستند نه خود هدف.(علاقه بند، 1387)

کارکنان گاهی اوقات، خواسته یا ناخواسته روند کاغذبازی را طولانی می کنند و حتی زمانی که واقعاً نیازی به طی شدن همه مراحل اداری نیست، بسیار مصرّ هستند که این پروسه تا آخر طی شود . به طوری که می توان اذعان کرد که کارمندان به طور خودآگاه یا ناخودآگاه در بازی بورورکراسی و زمان¬بَر بودن و طول کشیدن طرح های اداری ، نقش مهمی را بازی می کنند.

وبر نظام سلسله مراتب را منشأ شکل بوروکراتیک سازمان توصیف کرده است و به آن به عنوان سطوح و اصول رتبه بندی اختیار اشاره می کند( فقیهی و دانایی فرد، 1385 )

 

در سازمان های بوروکراتیک معمولا افراد زیردست، در قوانین دست و پاگیری که افراد بالادست می¬گذارند،گیر می-کنند.قوانین و سلسله مراتب وضع شده ، باید توسط افراد پایین دست رعایت شود  و افرادی که در مراتب بالاتری قرار دارند نسبت به اجرای قوانین مبرا هستند.

بوروکراسی از یک طرف لازمه جامعه مدرن و صنعتی است و از طرفی سبب شکل گیری فردیت می شود و در تناقض با دموکراسی است.

به نظر وبر ساخت بوروکراتیک با ویژگی‌هایی که دارد:

1) نتایج فعالیت‌ها را برای رؤسا و سرپرستان و کسانی‌که در ارتباط با آن کار می‌کنند، قابل محاسبه و پیش‌بینی می‌کند؛

2) عملیات و فعالیت‌های وسیعی را می‌توان با حداکثر کارآیی، هماهنگ و اجرا کرد؛

3) برای اجرای انواع گوناگون فعالیت‌ها و وظایف رسمی، می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد (در کلیسا، دولت، ارتش، مؤسسات خصوصی)؛

4) سازمان‌های بزرگ بوروکراتیک به‌ویژه برای اداره امور در سطح وسیع ضرورت قطعی دارد.(صبوری کاشانی،1374: 77)

به نظر وبر فعالیت های هماهنگ دیوان¬سالارانه، نشانه نمایان عصر نوین است . دستگاه¬های دیوان¬سالار، بر پایه اصول عقلایی سازمان گرفته اند . ادارات یک سامان سلسله مراتبی دارند و با ضوابط غیر شخصی عمل می¬کنند . مسئولان این ادارات وظایف خاص و مرزبندی شده ای دارند و هر یک باید در حوزه خاصی که به او اختصاص داده شده است، اعمال مدیریت کند. انتصاب ها بر حسب شایستگی های تخصصی صورت می گیرند و نه بر وفق معیارهای انتسابی.(کوزر، 1368)

در خصوص رابطه بوروکراسی و وبر می توان این چنین ذکر کرد که « بوروکراسی وبر ، در واقع خانه پدری وی بود . علاقه وبر به بوروکراسی بیانگر علاقه او به نظامی است که بتواند معرّف پدرش باشد . وبر در نتیجه توجهی که به پدرش داشت ، شدیدا به نظام دیوان سالاری علاقه نشان می داد.»(ریتزر،1374)

دموکراسی Democracy

دموکراسی واژه ای است برگرفته از واژه های یونانی دموس ( demos ) به معنی مردم و کراسیا ( cratia یا krato ) به معنی قدرت (یا، حکومت، حاکمیت. دموکراسی سیاسی مستقیم شکل متقدم دموکراسی است که ابتدا در دولت شهرهای یونان، به خصوص در آتن ( قرن پنجم پ.م ) ظاهر شد و در آن عموم مردم ( به استثنای زنان و بردگان ) مستقیماً در وضع قوانین شرکت می کردند. برای امور اجرایی نیز مردم به نوبت عهده دار سمت ها می شدند و دادرسان را با قرعه انتخاب می کردند. افلاطون این نوع حکومت را مطلقاً رد می کرد و ارسطو آن را به عنوان شر کمتر می پذیرفت.

دموکراسی تا کنون در سه مفهوم به کار رفته است : اول، به معنای حکومت اکثریت ؛ دوم، به مفهوم حکومت قانون ؛ و سوم، به معنای تعدد نخبگان و گروه های قدرت.
 به طور کلی مفهوم دموکراسی را می توان در چند اصل اساسی خلاصه کرد که مهم ترین آن ها عبارت اند از : نشئت گرفتن قدرت و قانون از اراده مردم؛ آزادی بیان افکار عمومی و اتکا حکومت به آن ؛ وجود شیوه های مشخص برای بروز افکار عمومی از جمله احزاب سیاسی ؛ اصل حکومت اکثریت عددی در مسائل مورد اختلاف در افکار عمومی مشروط به وجود تساهل و مدارای سیاسی ؛ محدود بودن اعمال قدرت حکومتی به رعایت حقوق و آزادی های فردی و گروهی ؛ تکثر و تعدد گروه ها و منافع و ارزش های اجتماعی ؛ امکان بحث عمومی و مبادله آزاد افکار درباره مسائل سیاسی و قدرتمندی جامعه مدنی ؛ اصل نسبیت اخلاق و ارزش ها ؛ تساهل در برابر عقاید مختلف و مخالف ؛ برابری سیاسی گروه های اجتماعی از لحاظ دسترسی به قدرت ؛ امکان تبدیل اقلیت های فکری به اکثریت از طریق تبلیغ نظرهای گروهی ؛ استقلال قوه قضاییه در جهت تضمین آزادی های مدنی افراد و گروه ها ؛ تفکیک قوا یا استقلال حداقل سه قوه از یکدیگر ؛ امکان ابراز مخالفت سازمان یافته و وجود گروه مخالف قانونی.

دیدگاه ماکس و بر درباره ی دمکراسی

ماکس وبر دمکراسی مشارکتی را در جوامع بزرگ غیر ممکن می داند چون اولاً ،گرد هم آیی میلیون ها نفر غیر ممکن است . ثانیاً ، اداره ی جوامع بزرگ نیازمند تخصص است و مشاغلی که تخصصی است نمی تواند انتخابی باشد ، بنابراین دمکراسی تنها وسیله ای است برای انتخاب رهبران کارآمد.

نظر وبر درباره دمکراسی نمایندگی یک نظر نخبه گرایانه است، یعنی مردم در دمکراسی نمایندگی نقشی در تصمیمات سیاسی ندارند و این نخبگان سیاسی می باشند که در رأس قدرت قرار دارند و تصمیم می گیرند. پس ارزش دمکراسی نمایندگی به نظر وبر آن است که :

الف ـ  انتخاب رهبران کارآمد را برای مردم ممکن می کند.      

ب ـ  امکان آموزش این رهبران انتخابی را فراهم می نماید.              

وبرمعتقد است در تحقق دمکراسی نهاد های دموکراتیک نقش اساسی را دارند وتا زمانی که تعداد زیاد سازمان های دموکراتیک به وجود نیاید و مردم از نظر آگاهی قدرت تشخیص را پیدا نکنند، نمیتوان انتظار داشت که دمکراسی واقعی تحقق پیدا کند. وبر شرایط ذیل را برای تحقق یک دمکراسی واقعی و کارآمد مؤثر می داند :

1- تعدد احزاب سیاسی و مدافع منافع مردم.  2- برخورداری رهبران سیاسی از تخیل و نشاط لازم. 

3- پارلمان ، زیرا پارلمان زمینه را برای پرورش رهبران سیاسی کارآمد فراهم می کند.   

تکنوکراسی Technocracy

 به معناي فن سالار ، فن مدار ، كارشناس فني ، كسي كه سلطه مديريتي را اعمال كرده و هوادار تكنوكراسي(Technocracy) است . واژه تكنوكراسي در دو معناي متمايز به كار مي رود: 1. حاكميت وسايل فني بر انسان: در اين معنا به پديده خاصي اطلاق مي شود كه مخصوصا در عصر جديد با انباشتگي، گسترش و حضور همه جانبه و همه جايي وسايل فني و ماشين تجلي يافته است. اين وسايل چنان پيچيده اند كه گاه خالق نور يعني انسان را اسير خود مي سازند، آهنگ خاص خود را بر حيات او تحميل مي نمايند. با توليد انبوه، مصرف انبوه و فراوان نيز بايد همراه گردد. از اين رو تبليغات شديد تجاري، حريم آزادي انسانها را از بين مي برد. 2. حاكميت صاحبان فنون: پيچيدگي فنون با خود تخصص هايي پيچيده را به همراه مي آورد. آنان كه بدين فنون تسلط دارند، آنها را به خواست خود مي چرخانند و خود به صورتي در زمره صاحبان قدرت در جامعه صنعتي به شمار مي روند، بعضي چون گوريچ سلطه صاحبان فنون جديد را با آزادي انسان ها منافي مي دانند.(ر.ك: دايره المعارف علوم اجتماعي، باقري روحاني، ج2، ص876) همچنين تكنوكرات به كسي كه ماموريت اداري و مديريتي خويش را منحصرا بر اساس تئوريهاي اقتصادي انجام داده و به عوامل انساني توجه كافي ندارد.    
مفهوم تکنوکراسی در سطحی بالاتر و عمیق‌تر در مفهوم «عقلانیت ابزاری» ریشه دارد و فهم درست و عمیق آن محتاج فهم عقلانیت ابزاری است که برجسته‌ترین لایه عقلانیت در اندیشه مدرن است.

ماکس وبر از مهمترین چهره‌های فکری غرب در تئوریزه کردن این مفهوم است . وی با تاکید بر روی کنش معطوف به هدف به عنوان یک کنش عقلانی، عقل ابزاری را تجلی صورت بخشیدن به چنین کنشی می داند.

 

وبر علاوه بر مزایایی که برای عقل ابزاری قایل است، مشکلاتی را برای آن قائل می‌شود و معقد است که غلبه عقل ابزاری به سلطه بوروکراتها و تکنوکراتها بر زندگی اجتماعی منجر می شود. در حالیکه آنها آدم‌های متوسطی هستند که دغدغه‌های فنی و تکنیکی دارند ولی جامعه از نظر اخلاقی نیاز به دغدغه‌های بلندتری دارد. لذا وبر از سازمان‌های بوروکراتیک به عنوان «قفس پولادین» یاد می‌کند که تجلی عقل ابزاری در اداره جامعه هستند.


[1]. کیویستو، پیتر؛ اندیشه‌های بنیادی در جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی، 1380، چاپ دوم، ص75.

[2]. كوزر، لوئیس؛ زندگی واندیشه بزرگان جامعه‌شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علمی، 1373، چاپ پنجم، ص319-321.

[3]. همان، ص322-325.

[4]. همان، ص325-332.

[5]. همان، ص332-339.

[6]. كوزر، لوئیس؛ پیشین، ص304.

[7]. ایچ. لسناف، مایکل؛ فیلسوفان سیاسی قرن بیستم، ترجمه خشایار دیهیمی، تهران، نشر کوچک، 1378، چاپ اول، ص16-19.

[8]. صدری، احمد؛ جامعه شناسی روشنفکران ماکس وبر، ترجمه حسن آبنیکی، تهران، کویر، 1386، چاپ اول، ص65

[9]. فروند، ژولین؛ نظریه های مربوط به علوم انسانی، ترجمه علی‌محمد کاردان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1362، ص96.

[10]. آرون، ریمون؛ مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه‌شناسی، ترجمه باقر پرهام، تهران، علمی و فرهنگی، 1381، ص580.

[11]. صدری، احمد؛ پیشین، ص65.

[12]. شیخاوندی، داور؛ جامعه‌شناسی ماکس وبر، تهران، مرندیز، 1374، چاپ اول، ص17

[13]. کیویستو، پیتر؛ پیشین، ص74-75

[14]. Weber, Max; Economy and society, California, University of California Press, 1968, P.285-416.

 

                                           

منابع

آرون ، ریمون (1363) مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی ، پرهام ، باقر ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی ، تهران.

ابوالحسن تنهایی، حسین(1374) درآمدی بر مکاتب و نظریه های جامعه شناسی ، نشر مرندیز، تهران.

ایروینگ ام . زیتلین و ... (1373) آینده بنیانگذاران جامعه شناسی ، توسلی ، غلامعباس ،قومس ، تهران .

بشیریه ، حسین (1384) جامعه شناسی سیاسی ، نشر نی ،تهران.

ریتزر، جرج (1374)بنیان های جامعه شناسی ، ترجمه تقی آزاد ارمکی ، نشر سیمرغ، تهران.

شیخاوندی، داود (1374) جامعه‌شناسی ماکس وبر(جادو زدایی از جهان)، مرندیز،تهران.

صبوری کاشانی، منوچهر(1374) جامعه‌شناسی سازمان‌ها، شب‌تاب، تهران.

علاقه بند، علی (1378) مبانی نظری و اصول مدیریت آموزشی، نشر روان، تهران.

فروند، ژولین (1368)جامعه‌شناسی ماکس وبر، نیک‌گهر، عبدالحسین، رایزن.

فقیهی، ابوالحسن و حسن دانایی فرد . 1385 . بوروکراسی و توسعه در ایران (نگاهی تاریخی-تطبیقی)، تهران: نشر رسا.

کوزر، لیوئیس (1368) زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی ، ثلاثی ، محسن، انتشارات علمی ، تهران.

لیپیست، سیمور مارتین (1383) دایرةالمعارف دموکراسی، نورالله مرادی و کامران فانی، کتابخانه تخصصی وزرات امور خارجه، ج2، تهران.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


به وبلاگ بهسازی منابع انسانی خوش آمدید سلام وطلب سلامتی برای همه ,خوشبختیم باجمعی صمیمی ازبرکت حضوردرمحفل دانشگاه وبهره مندی ازفضای گفت وشنود درکلاسها وبااساتید برجسته درکنارهرواحددرسی پنجره ای بسوی کتابی برماگشوده شده وبابزرگی ازاین عرصه آشنا وباهرسرفصلی چراغی برای شناخت بهتر درسرزمین وکتب دیگر فراهم می شود وازاینجا همت دوستان گل کرده وبا مروروتلخیص راه بردیگران سهل ترشده وفرصتی برای ارایه دراین صفحه ایجادمی شودوچه ازاین بهترکه این هم افزایی بروی همگان گشوده شود. ازماتهیه وتدوین وارایه ازشمانقل نظروراهکاربهبودبه هدف بهسازی منابع انسانی جامعه روبه پیشرفت, امیدکه دعای خیرتان بدرقه راه بااستقامتی باشد که تازه آغازکرده ایم نظروراهنمایی فراموش نشودوهرجامیل به درج نام یامطلب ندیدید اول نفرشماباشید که نظرمی دهیدومابده منت عمل می کنیم
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان بهسازی منابع انسانی و آدرس behsazi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: